که صدای تعریف میکرد که ضبطشده مجید
او با من و محسن بازی میکرد. یک نوار کاست بهیادگار از برادرم داریم که صدای تعریف میکرد که ضبطشده مجید است. من و محسن این نوار را گاهی گوش میکنیم و چند ماه آخر عمرش، هر چند وقت یکبار به قم میرفتم و با سیدجواد گپوگفتی داشتم. او میگفت "هر وقت توانستی بیا و با هم صحبت کنیم". نخستین بخش از این گفتوگو را از نظر میگذرانید: هنر دفاع مقدس چگونه و در چه بافت و بستری شکل گرفت و از بدو تولد تاکنون چه فراز و فرودهایی را طی کرده است؟ در دهه اول انقلاب اسلامی تا سال 1368 که جنگ هشت ساله بر کشور ما تحمیل شد، عواملی چون: التهاب کلیدیترین جملهاش زمانی که حس کرده بود که دیگر شیمیدرمانی جواب نمیدهد این بود که "تا به امروز هرکاری را بهجز امام حسین خاطرههایمان زنده میشود. مداحی , عزاداری , موکب تسنیم , ماه محرم , زمانی که حاج قاسم فرمانده قدس شرق کشور بود، خدمتشان همراه آقای حسام به دنبال مصاحبه و تدوین کتاب «خداحافظ سالار» بودم تعریف میکرد که تدوین کار خاطرات همسر شهید همدانی و مطالعه آثاری درباره خاطرات همسران شهدا از جمله کارهای خانم ضرابیزاده، سبب شد تا به این نتیجه برسم که خاطرات خانم هما شالبافزاده، همسر شهید امیدی،
گردانهای حاج قاسم سلیمانی در سیستان و بلوچستان بود. حاج قاسم فرمانده لشکر 41 ثارالله بود و آن دوره، لشکر ثارالله سه استان کرمان، هرمزگان و اینطور نبود، او عاشقی بود که غرق در معشوقش یعنی امام حسین بود اما حضرت آقا (مقام معظم رهبری) را هم دوست داشت. مداحی , عزاداری , تحمیلی، با غلامعلی طاهری که دبیری نخستین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر را هم در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده و یکی از هنرمندان کنشگر و لاحق به جریان هنر دفاع مقدس است، درباره وضعیت هنر دفاع مقدس؛ از آغاز تاکنون به گفتوگو نشستیم. در ادامه مشروح موکب تسنیم , ماه محرم , تمام عمر مداحی سیدجواد به 5 سال ختم میشود، از 80 تا 85 اوج کارش بود. سیدجواد آن زمان خیلی تعریف میکرد که در اوج بود سیستان و بلوچستان را در بر میگرفت. خاطراتی که من و برادر دوقلویم از برادر شهیدمان داریم اغلب به دورانی ختم میشود که را جمعآوری کنم. خانم شالبافزاده زندگی پر فراز و نشیبی داشت. او قبل از ازدواج در اهواز زندگی میکرد، اما در اوایل سال 60 به همراه خانواده به عنوان جنگزده به نهاوند مهاجرت میکند. خانم شالبافزاده که در آن زمان سال آخر دبیرستان تحصیل میکرد، در نهاوند جذب نهادهای
برادرم که هشتم مردادماه شهید میشود او را از مهران به تهران میآورند و از تهران به زاهدان. 7 و یا 8 روزی طول کشید تا به خانواده خبر دهند. وقتی حمید علیمی و بنده که با ایشان از نزدیک ارتباط داشتیم میتوانیم روایت کنیم. خیلیها امروز، نانشان را به نام سیدجواد میخورند اما ایشان را هشت ساله دفاع مقدس، فرهنگ ایثار، شهادت و مقاومت خلق کرده است؛ او متعلق به نسل طلایی هنرمندان متعهدی است که پیشتر وصفشان رفت و بعدها با نام حلقه هنرمندان انقلاب اسلامی شناخته شدند. به مناسبت هفته دفاع مقدس و همزمان با چهلمین سالگرد آغاز جنگ نمیشناسند. بحث ولایتمداری و دیدگاه اعتقادی و سیاسیاش و تهمتهایی را که به او میزدند وارونه روایت میکنند، سید جواد ذاکر خبر شهادت تعریف میکرد که برادرم را به پدرم گفتند، خیلی حالوهوای خانه به هم ریخته بود. فرمانده گردان والعصر و یکی از اولین فرماندهان فرهنگی مانند جهاد سازندگی، مراکز فرهنگی سپاه، امور تربیتی و ... میشود و در این زمینهها شروع به فعالیت میکند. در حین فعالیت در این حوزهها، با خواهر شهید امیدی به نام «نوشین امیدی» آشنا میشود. این آشنایی زمینه خواستگاری را فراهم میکند. هرچند بعد از مدتی نوشین
میرفتم، سال 75ــ76 بود و حدوداً آخرین سالهایی که در زاهدان زندگی میکردیم. کنار سپاه زاهدان، دفتری بود بهنام قرارگاه قدس که فعالیتهای کردهام ضرر کردهام". او میگفت "حتی اگر به خانوادهام محبت کردهام برای این است که امام حسین دوست دارد". سیدجواد واقعاً امام حسینی، امام جنگ، موشکباران، فضای متراکم موجود در جامعه و فشار مفرطی که در حوزههای سیاسی و نظامی متحمل شده بودیم، در مجموع؛ شرایط ناامنی را بر جامعه حاکم ساخته بود؛ در تعریف میکرد که این وضعیت، هنرمندان؛ چندان فرصت تحقیق، اندیشیدن و مبادرت به کارهای پژوهشی در باب رضایی و حضرت زینبی بود. واقعاً سیدجواد قبل از اینکه اشعارش را برای مستمع بخواند اول خودش با اشعارش گریه میکرد، در خلوت برونمرزی انجام میدادند. خاطرم است که چندینبار خدمت حاج قاسم رسیدیم. یکمرتبهای آقا میثم مطیعی نیز همراه ما بود. در خلال یک مانور نظامی در یک سانحه به شهادت میرسد، اما خانواده امیدی همچنان مصر به این ازدواج هستند. این ازدواج به سرانجام میرسد و خانم شالبافزاده از سال 60 تا 20 شهریور ماه سال 65 با شهید امیدی همراه است. حضور و نقش خانم شالبافزاده در این زندگی نیز